سفارش تبلیغ
صبا ویژن

93/11/30
11:28 عصر

صفات خوب و بد (2)

بدست Mahdi Hossini در دسته











تمسخر

زهد - رغبت

دعاء استنکاف

راز داری

تحقیر

رفق

نشاط کسالت

تاثیر گناه در رزق و روزی

سب ّ و دشنام

تسلیم - شک ّ

فرح حزن

تاثیر لقمه حرام در زندگی

صلح و اصلاح

صفح - گذشت

الفت و انس فُُرقت

اثرات اخلاقی نماز

یاری به مومن

غنی فقر

سخاء بخل

 

اهتمام به امور مسلمین

تذکر سهو

احسان

 

امر به معروف و نهی از منکر

حفظ نسیان

وُرع

 

حقوق متقابل انسان با ......

قنوع حرص

یقین شک ّ

 

خوش بینی- بد بینی

مواسات منع

خوف - رجا ء

 

خیر شر ّ

مودّّت عداوت

تقوا

 

ایمان کفر

طاعت - معصیت

جبن

 

عُُُُجب

خضوع

غرور

 


93/11/30
11:25 عصر

فهرست برخی از صفات خوب و بد اخلاقی (1)

بدست Mahdi Hossini در دسته

فهرست برخی از مفاهیم اخلاقی برای ارائه کنفرانس























ریا و خود نمایی

حلم

تقیّّه – اذاعه

ریاست طلبی

اخلاص

کظم غیظ

انصاف

شهادت دروغ

تکبّّّّر

تصدیق -  جحود(انکار )

نظافت – قذر

اضطراب و تزلزل

تواضع

عدل – جور

راحت – تعب

استقامت و ثبات و پایداری

کبر

رضا ء – سخط

سهولت – صعوبت

عناد و لجاجت

بد زبانی

شکر  -  کفران

برکت – محق

خنده و شوخی بسیار

 حقد و کینه توزی

طمع

عافیت – بلا

تهاون و مداهنه

آز  حرص

یاس

حکمت – هوی

سهل انگاری و مماشات

طمع

رافت - قساوت

وقار – خفّّت

تساهل و تسامح

حیاء   -  خلع

رحمت – غضب

سعادت  - شقاوت

نجابت

سخن چینی  - نمّّامی

علم  - جهل

توبه – اصرار / تسویف

سکوت و صمت

بهتان و تهمت

فهم – حمق

استغفار – اغترار

کرامت و بزرگواری

غیبت

عفت - تهتّک

محافظت – تهاون

شرارت


93/9/6
12:5 صبح

(( آبرو )) کیلویی چند ؟

بدست Mahdi Hossini در دسته

« آی مردم .... وای مردم .... بگیرید این دزد رو ...... مبادا از دست تون در بره ...»

مرد وسط میدان انقلاب این جملات را با کمی مخلّفات خطاب به مرد دیگری می گفت و وقتی از او پرسیدم ماجرا چیست ؟ گفت که : این مسافر است و پول کرایه را نمی دهد ..

مسافر که آدم محترمی بود با صورتی مثل لبو و عرق شرم گفت که کیفش را در خانه جا گذاشته و حالا متوجّه شده  و وقتی این را به راننده گفته او اینطور برخورد کرده است .

بالاخره پیرمردی پول کرایه را دادو غایله ختم به خیر شد؛ بهتر است بگویم غایله تمام شد چون واقعا ختم به خیر نبود ادامه مطلب...

93/4/3
5:47 عصر

پس از امتحان !!

بدست Mahdi Hossini در دسته دانشگاه گیلان، تجدید نظر


سلام عزیزان خوب دانشجو ( بچه های فنی دانشگاه گیلان )

از اینکه یک ترم خوب را در کلاسها با شما گذراندم بسیار خوشحالم  و بدون اغراق به وجودتان افتخار می کنم . قبل از هرچیز بابت تأخیر در اعلام پاسخ به درخواست های تجدید نظر عذر خواهی می کنم ،تقریبا تمام امتحانات این ترم در زمانی کوتاه و بسیار نزدیک به هم بود .

از همکاری خوبتان در طول ترم و  برگزاری امتحانات  بخصوص پاسخگویی  صمیمانه و صادقانه  شما خوبان به چند سئوال نظر خواهی بسیار ممنونم؛ امیدوارم بتوانم در اولین فرصت جمع بندی پاسخ هایتان به دو سئوال (( بزرگترین نقطه قوت ))و (( مهم ترین نقطه ضعف دانشجویان )) را در همین وبلاگ به اطلاعتان برسانم .

امیدوارم روابط دوستانه و صمیمانه و همکاری با دانشجویان علاقمند همچنان ادامه یابد .

بچه ها ،  گاهی درست یا نادرست مسئله امتحان و نمره روابط خوب میان استاد و دانشجو را تحت الشعاع قرار می دهد ، گرچه وقتی ظرفیت روحی و اخلاقی طرفین بالا باشد ، مشکلی ایجاد نمی شود .

در هر حال چون از ظرفیت بالا و شعور و ادب دانشجویانی که با نهایت ادب و احترام درخواست تجدید نظر دادند مطلعم ، چند نکته را در باره امتحان لازم به یاد آوری می دانم :

1-     برایم جالب بود که برخی از دانشجویان محترم  این مطلب باورشان شده که درس هایی مثل آیین زندگی را فقط باید شب امتحان خواند و گله می کنند که « حجم درس زیاد است ! » « وقت کم داریم ! » «  آسان بگیرید ! » « بخش های بیشتری را حذف کنید  ! » و ...........   آنان در  نظراتشان اشاره به کمبود وقت برای مطالعه درس آیین زندگی داشتند . اینکه یک شب بیشتر وقت نداشتیم ! ، فقط یک شب درس را خواندیم و امثال آن   گویا این اصل مسلّم است و از اول بنا شده که برخی از درسها را فقط شب امتحان بخوانند !!

 این اعتراف تأسف آور که نشان از یک نگاه غیر منصفانه به درس دارد و غیر مستقیم و ناآگاهانه یا حتی آگاهانه دربر دارنده نوعی بی خیالی و سهل انگاری (همراه با اندکی کم لطفی و بی حرمتی ) به درس و مدرسش می باشد ؛ بیانگر کوتاهی و اهمال این دسته از دانشجویان است . می دانم که برخی از بچه ها ظرفیت درک بالایی دارند و قدرت فهم و حافظه شان قوی است ، اما این به معنی بیش از حد ساده گرفتن درس نباید باشد و دانشجویی که درس را فقط شب امتحان خوانده نباید توقع نمره بالایی داشته باشد .

2 –  راستی چه کسی گفته که این درس و هر درس عمومی دیگر برای جبران نمره و ارتقای معدل و نجات از مشروط شدن است؟ که آن همه عجز و لابه برای نمره از سوی قلیلی از دانشجویان ابراز می شود .!(بگذریم از مشروت نوشتن بعضی ها ! )

3 – البته هدف بسیاری از درسهای عمومی از جمله اخلاق برای آشنایی دانشجو با مفاهیم اخلاقی و نهایتا به کار بستن آنها در زندگی است ، اما این مطلب به معنای آن نیست که دانشجو مطالعه درس را جدی نگرفته و به این بهانه انتظار داشته هر پاسخ درست و نادرست و کلی گویی و فلسفه بافی در پاسخ سئوالات امتحانی نمره کامل را بگیرد . این را هم قبول دارم که نمره اصل نیست و ملاک فهم و درک دانشجو نمی باشد و البته این را هم می دانم که از پاسخ درست و مرتبط با سئوال نباید غافل بود.

4 –ادعای قیافه شناسی ندارم ولی در چهره اکثر بچه ها جدیت و پشتکار و قدرت و قوت درسی را میبینم ( که خوشبختانه همینطور هم بود و تعداد فراوان نمره 20 و بالای 17 گویای همین مطلب است . خوشحالم ، به آن دانشجویان افتخار می کنم و ممنونم ) اما در دیگر سو اصلا انتظار این همه ضعف و اظهار عجز را نداشتم ( تعداد این موارد البته زیاد نبود )

 این چه عادت زشت و ناپسندی است که از استاد درسی بخواهی برای ترمیم معدل و مشروط نشدنت بدون هیچ دلیلی چند نمره برایت اضافه کند و مخصوصا قضیه را احساسی کنی  که سرنوشتم !! در افزودن نمره و به دست شماست !! ای داد و ای امان دارم مشروط میشم !! و .......

درست است که نمره برایتان مهم است و حق شماست که نمره خوبی بگیرید و خوب است که استاد هم ارفاق کند  و بیخود و بیجا  سخت نگیرد، اما  دانشگاه ، سوپر مارکت و بقالی نیست که با چانه زدن و خواهش و تمنا نمره گرفت .همه اینها باید عادلانه و ضابطه مند باشد

احساس می کنم معدود کسانی که مطالبی حاکی از ضعف و ... در دفاع از خودشان و برای کسب چند نمره بیشتر می نویسند ، اعتماد به نفس کافی را ندارند . خودشان را خوب نشناخته اند . کاش به جای آن ، تلاش بیشتری برای مطالعه جدی تر درس می کردند .

بچه ها ، عزیزانم  : حق خود را مطالبه کنید و تا آخر هم پای آن بایستید ، اما خود را کوچک نکنید . بزرگ بمانید . نه تحقیر بشوید و نه خودتان ، خودتان را تحقیر بکنید .

5 – خانم (د-9) و تعدادی دیگر از کلاس 10 صبح سه شنبه ها : تقریبا همه بچه های کلاس شما به سئوال اول در باره ملکات جواب دادند (6 نفر هیچ پاسخی ندادند 3 نفر پاسخ غلط دادند و 34 نفر نمره گرفتند که 28 نفرشان نمره بالای 1 گرفتند ) چطور می گویید این مطلب را درس ندادم ؟(دوست داشتم منصفانه پاسخم را دریافت کنم )

6 – برای کلاس های ( ف ) و ( ن ) هم که عده زیادتری اعلام کردند این سئوال در کلاس آنها تدریس نشده با تناسب بستن نمره شان از 14 به 16 این سئوال را حذف کردم ( با وجود آنکه در همین کلاسها هم تعداد قابل توجهی به این سئوال پاسخ داده بودند و آن هم پاسخ درست و اتفاقا آنها جزء کسانی نبودند که در کلاس های دیگر بنده حاضر می شدند .) در هرحال به سهم خودم این مطلب را جبران کردم .

7 – برای هر کار کتبی 1.5 نمره در نظر گرفتم . کلیه کسانی که دو فعالیت مکتوب را داشتند 3 نمره گرفتند 1 نمره هم بابت فعالیت حضوری کلاس به همه (بجز کسانی که بیش از 4 جلسه غیبت داشتند )داده شد ، یعنی بیش از 90% دانشجویان 4 نمره کلاسی خود را گرفتند البته به دانشجویان فعالتر در کلاس ها نمره تشویقی هم تعلق گرفت .

8 – کنفرانس ها مازاد بر نمره 20 نبود و بسته به اینکه یک سئوال 2 نمره ای یا 3 نمره ای را پاسخ نداده بودند ، 2 یا 3 نمره برایشان منظور شد .

9 – به امید خدا  ساعت 11.30 الی 12.30 روز چهارشنبه 4/4/93 در دفتر گروه معارف اسلامی حضور خواهم یافت اگر دوست داشتید خوشحال می شوم دیدارتان کنم ( اما  خدا وکیلی برای رفع مشروطی و ارتقای معدل و ... درخواست نکنید . )

با کمال میل و جان و دل از انتقادات و نظراتتان استقبال  می کنم ( چه حضوری و چه در وبلاگ یا با رایانامه )

دوستدارتان : مهدی حسینی



93/1/15
11:46 عصر

سال نو مبارک

بدست Mahdi Hossini در دسته

سلام دانشجویان عزیز جالب بود

سال نو بر شما و خانواده های شریفتان مبارک باد

امیدوارم مدبّر هستی بهترین حال ها را برایتان مقدر فرماید

سلامت ، برکت ، عزّت و عاقبتی نیکو برایتان آرزو دارم

بچه ها تعطیلات عید گذشت  ،  حتما متوجه شده اید که شایسته است  هر چه سریع تر و در کوتاه ترین زمان با بهره گیری از فرصت باقیمانده تا امتحانات پایان ترم به بهترین وجه خود را در مسیر درس و تحصیل قرار دهید ، اجازه ندهید دیر شود . اصلا!

بیشتر ، قدر زمان را بدانیم.

دوستدارتان : حسینی


92/11/7
11:56 عصر

مهم ترین مسئله ..... دانشجویان

بدست Mahdi Hossini در دسته آیین زندگی، نظر خواهی، مسئله اخلاقی، دانشجویان

 

سلام

در پایان هر ترم ، در انتهای سئوالات درسی چند سئوال نظر خواهی از دانشجویان می پرسم و همواره  پاسخ های متنوع و جالب بچه ها بسیار قابل استفاده و کارگشا بوده  ، یکی از سئوالات نظر خواهی این ترم (نیمسال اول 92-91) این بود : 

        بزرگترین و اساسی ترین مشکل و مسئله اخلاقی و فرهنگی دانشجویان را در زمان حاضر این می دانم که : ....................

تقریبا اکثریت قاطع دانشجویان شش کلاس در دانشکده کشاورزی و علوم پایه (حدوداً  128 نفر ) که با من درس " آیین زندگی " داشتند به سئوال فوق جواب دادند اکثر دانشجویان ترم اول بودند و تعدادی هم ترم سوم و بالاتر .تعداد بسیار کمی از یک کلاس هم ، دانشجویانِ دختر بودند .

پاسخ ها را خلاصه و تیتروار و با مختصر ویرایش آورده ام . خیلی از پاسخ ها تکراری و شبیه هم بودند خیلی از  بچه ها پاسخ هایشان را توضیح و تفصیل داده بودند و برخی نگاه کاملا شخصی به سئوال داشتند . فرصت نکردم پاسخ ها را  به طور دقیق و اصولی ،اولویت بندی و دسته بندی کنم ، اما تعداد زیادی از دانشجویان مسئله افسار گسیختگی و افراط در روابط نادرست با جنس مخالف و تحریک غریزه جنسی را مهم ترین مسئله اخلاقی جوانان دانشجو دانسته اند .

گرچه بسیاری از پاسخ ها منطقی ، درست و جالب توجه است اما بیان این نظریات به معنای درست بودن همه آنها در پاسخ به بزرگترین و اساسی ترین مسئله اخلاقی و ...... نیست ؛ داوری در باره ..... ترین ها کار آسانی نیست . اینها همه مسئله و به نوعی مشکل هست اما شاید اساسی ترین و مهم ترین نباشد با این حال پاسخ های  جالب عزیزان دانشجو از درک بالا و تشخیص خوب و صداقت آنان حکایت می کند   .  اینک پاسخ ها :

1) روابط با جنس مخالف –   میل به جنس مخالف -  جلب توجه جنس مخالف – دوستی های ناسالم منجر به گناه شده – افزایش روابط و حرمت شکنی ها - افزایش روابط نامشروع -  فکر می کنند یک جنس مخالف باید با آنها رابط داشته باشد تا احساس تنهایی نکنند – عدم درک درست ارتباط با جنس مخالف – ارتباط  بی جا با جنس مخالف را به گردن اقتضای زمانه و پیشرفت تکنولوژی می اندازند - درگیر غرایز جنسی – ارضای غلط غریزه جنسی – بی دقتی در برقراری ارتباط با جنس مخالف – نگاه بچه گانه به همکلاسی دختر – پایین بودن سطح دانشجو در برخورد با جامعه مختلط دانشگاه – برخورد ناصحیح مسئولان دانشگاه در مواجهه با مختلط شدن دانشجویان  - نداشتن حجاب دخترها – زیبا سازی خویش برای دختران – خودنمایی دختران و پسران در انظار عمومی – چشم ناپاکی پسران – به سختی چشم خود را از نگاه به نامحرم حفظ می کنند – ناتوانی درکنترل زبان و چشم

2) نمیدانند چند سال بعد باید چه کنند – نبود کار مناسب در آینده -

3 ) از رشته تحصیلی خود مطلع نیستند – احساس بیهودگی و نا امیدی از تحصیل و درس خواندن – مدرک گرایی – جو و شرایط دانشگاه آنها را گرفته - مطالعه در حد امتحان و درک پایین – غرور نسبت به دانش خود – به دنبال کسب نمره نه درک مطلب – از درس زده شده اند – بی احترامی به استاد و دانشجویان بالاتر

4) غربی نگریستن – تبعیت از فرهنگ غربی – ظهور فرهنگ های بیگانه – قبول بی چون و چرای اندیشه های مهاجم(در رسانه های فارسی زبان خارج ) – هجوم فرهنگ پوچ ولی زرق و برق دار غربی و کم کاری فرهنگ عالی اسلامی - مد گرایی

5 ) اعتیاد – تمایل به دخانیات

6) تصور نادرست از عوامل سرگرم کننده – کمبود امکانات رفاهی و تفریحی – بحث های بی ربط و وقت گذرانی – دنبال کارهای بیخود رفتن مانند سیگار کشیدن – عدم استفاده درست از وقت خود

7) ادعای روشنفکری

8) دوگانگی شخصیت  - بی جنبه گی – رشد نیافتگی – کم اطلاعی و عدم تشخیص خوب و بد – به هم ریختگی برنامه ریزی های شخصی ، ورزشی ، تفریحی و درسی – نمی توانند حق خود را بگیرند

9) مشکلات مالی – وابستگی مالی به خانواده ها

10 ) دوری از خانواده – نبود بزرگتر و پدر معنوی در مواردی که دانشجو در خانواده کنترل نشده – فقط باب میل خود رفتار می کنند نه به حرف های والدین - کمبود محبت - کمبود ارتباط با والدین - کم احترامی - عدم توجه به حرف ها و نصایح خیر خواهانه - عدم قدردانی از والدین - عدم رعایت حرمت بزرگتر ها

11) درک و باور درستی از خود ندارند – نداشتن خلوت با خود (تنهایی خود را با هر چیزی پر می کنند ) - فراموشی توانایی های خودمان – درک نادرست از جایگاه رفیع خود – تکلیف خودشان با خودشان معلوم نیست – فقط خودشان برای خودشان اهمیت دارند – فراموشی شخصیت خود – خودشان را دست کم می گیرند

12 ) پرداختن به امور فرعی – حاشیه رفتن – به فکر حاشیه  های دانشگاه – توجه به جزئیات و امور فرعی و حاشیه ای – درگیری با مسایل حاشیه ای

13 ) نداشتن شخصیت دانشجویی – بی هدفی – برهنگی فرهنگی – درک درستی از دانشجو بودن خود ندارند – دانشگاه را با جاهای دیگر اشتباه می گیرند – سردرگمی بین مسایلی که در حال افزایش است – فضای دانشگاه ایران را با دانشگاه غرب اشتباه می گیرند

14)دوری از تفکر منطقی و عقلانی – سطح پایین فرهنگ – کمبود اغنای فرهنگی – برای اهداف بلند برنامه ندارند

15 ) بهره گیری نادرست از شبکه های ماهواره ای و اینترنتی(فیس بوک) – سرگرم شدن با شبکه های اجتماعی – توجه زیاد به دنیای مجازی – توجه به ماهواره و چت – اعتیاد بیش از اندازه به تکنولوژی مثل کامپیوتر و موبایل

16 ) عدم ایمان واقعی – غریبه بودن با خدا و دین – کم رنگ شدن ایمان به خدا – بی اعتقادی به خدا – دور شدن از باطن دین – سستی اعتقادات دینی – کمبود اطلاعات دینی – ترویج نادرست دین – برداشت های غلط از دین – بی توجهی به واجبات دین –  شیفته زیبایی دنیا و غفلت از آخرت – باطل جای حق را گرفته – نمی خواهند و نمی توانند مسایل اخلاقی و دینی را پیاده کنند – افسار گسیختگی در مسایل دینی و رفتن به سمت تفکرات غربی و نیهیلیستی – سستی اعتقاد و ارزش دینی و غفلت – انحراف فکری

17 ) افراط و تفریط در آزادی – آزادی کم و محدودیت - محدودیت فراوان و عقده

18 ) سختگیری در ازدواج

19) کم صبری و کم تحملی - بی توجهی به حریم ها و حرمت ها –  ظاهر را  ارزشمند تر از باطن می دانند –  نداشتن ادب – کمبود تربیت اخلاقی – دروغگویی – از بین رفتن حیا - خودبزرگ بینی – تکبر –  مشکل روحی / روانی -  خجالت و استرس

20 ) از همدیگر تقلید می کنند اما اعتراف نمی کنند –  تقلید بی چون و چرا – دنبال دیگران به هر قیمتی –  برای آنکه کم نیاورند و جلوی بقیه ضایع نشوند با شرایط محیط سازگار می شوند

21 ) مشکلی نمی بینم

22) دوستی با دیگران برای تامین منافع خود – اعتماد بیش از حد به دوستان – بی احترامی نسبت به هم – نظر خود را به دیگران تحمیل می کنند

23) از زندگی کم اطلاعند – در لحظه زندگی می کنند – ناپختگی و بی توجهی – زود قضاوت می کنند – به بسیاری از توصیه ها بی توجه اند – هرچه قلبشان می گوید عمل می کنند و کمتر به عقل خود

24) اهل ورزش نیستند

بار دیگر با تشکر از دانشجویان ، امیدوارم چنانچه نقد و نظری دارید از ابراز آن دریغ نکنید . چقدر خوب است موقعیتی پیش بیاید و در ادامه این سئوال به این مطلب هم اشاره شود که چاره کار و راه حل معقول و منطقی مسئله چیست ؟

                                تا وقتی دیگر .......

 


92/10/15
12:36 صبح

توفیق ادب

بدست Mahdi Hossini در دسته اخلاق الهی، نصایح، دولابی


15توصیه حاج آقا دولابی برای سبک زندگی
 
استاد اخلاق میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است.
به گزارش آنا، استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7.تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14.دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."

15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

92/8/5
12:51 صبح

چرا ساکتی ؟

بدست Mahdi Hossini در دسته دلایل انزوا، فعالیت های کلاسی

برخی دلایل عدم حضور دانشجویان در فعالیت های کلاسی

از مدت ها پیش این سئوال که چرا بعضی بچه ها در کلاس ها ساکت و آرام هستند و قاعدتا در هیچ بحث و مناظره ای شرکت نکرده و به اصطلاح خود دانشجویان مثل بچه آدم !!! کاری به کار کسی ندارند !

 از چند ترم پیش از خود دانشجویان مسئله را پرسیدم و خواستم که مکتوب پاسخ های شخصی یا کلی خود را برایم بنویسند .

آنچه در زیر آمده جواب هایی است که دانشجویان در پاسخ مطلب آورده اند ، گرچه برخی از آنها اصلا دلیل به حساب نمی آیند و برخی پاسخ ها شاید کمی جنبه شوخی به خود گرفته ، اما قابل توجه است . خوشحال می شوم اگر شما هم جزء این دسته  دانشجویان هستید یا دلایل آنان را می دانید نظرات خود را برایم اعلام کنید . پیشاپیش ممنونم .

×       ترس از تحقیر  از سوی همکلاسی ها یا مدرس  

×       ترس از انگ خوردن به درس خوان و بچه مثبت بودن  ! 

×       عدم حضور کافی در جامعه از دوران کودکی  

×       لذت از تنهایی  

×       نداشتن یا ضعف اعتماد به نفس و جسارت و شجاعت کافی 

×       احساس پایین بودن سطح علمی ، اجتماعی  خویش.. 

×       ترس از مسئولیت پذیری  

×       گویش ها و لهجه های محلی    

×       احساس توانمندی در حل مشکلات به تنهایی 

×       احساس غربت و غریب گی 

×       ترس از تمسخر  

×       خود را بالاتر از جمع دانستن  

×       نداشتن قدرت و مهارت های تکلم و سخنوری  

×       یاس از درک شدن توسط دیگران  

×       ترس از اینکه دیگران در باره او چه فکر کنند 

×       ترس و وحشت از ارتکاب خطا در بیان عقاید یا طرز بیان و خراب کردن و ضایع شدن 

×       شکست های مکرر در حضور های قبلی در جامعه  

×       عدم جذابیت موضوع جاری و بی علاقگی دانشجو 

×       دور بودن مباحث کلاس و درس از زندگی واقعی ، موضوعات روز و ملموس برای دانشجو  

×       بی حالی مدرس  

×       بی علاقگی به شخص مدرس 

×       میدان ندادن استاد به دانشجو 

×       تبعیض مدرس بین دانشجویان 

×       بی تفاوتی و بی اعتقادی به موضوعات جاری در کلاس و درس 

×       لکنت زبان

×      خجالت کشیدن در محیط های مختلط دختر  و پسر

×      کوتاهی و مسامحه والدین در اجتماعی بار آوردن فرزندان

×      عدم آموزش کافی در مقاطع تحصیلی گذشته

×      تربیت در محیط های کوچک و آمدن به محیط های شهرهای بزرگ

×      تفاوت فرهنگی محیط پرورش دانشجو با محیط تحصیل

×      بهت زدگی اولیه ناشی از ورود از فضای دبیرستان به دانشگاه (برای ترم اولی ها )

×      ترس از ورود به مباحث ممنوع و خط قرمز ها

×      خستگی جسمی ، فکری و روحی دانشجو (به علت ازدیاد درس ها ، فشردگی ترم و دیگر عوامل درسی

×      بیماری و مریضی جسمانی

×      نوعی حیا و ترس از به هم ریختن و خراب کردن فضای کلاس (از سر دلسوزی )

×      داشتن صدای زمخت و تن بد و بم صدا    !

×      طبیعت  برخی که ذاتاً ساکت هستند

×      عدم مطالعه و نداشتن اطلاعات و عدم آمادگی کافی

×      گاهی کم حرف زدن و سکوت موجب جلب توجه بیشتر می شود

×      کم حرف زدن و سکوت را نشانه سنگینی و متانت و وزانت دانستن

×      حفظ خویشتن و پاک ماندن

×      فضا و جوّ کلاس طوری است که فرد توانایی همراهی با آنان را ندارد

×      نوعی قهر و اعتراض به کلاس و جمع یا استاد یا درس و محتوای آن

×      مشغولیت ها و خیالات ذهنی مرتبط با عوامل بیرون از فضای کلاس و دانشگاه

×      نداشتن انگیزه و منفعت از حضور در مباحث (مثل نمره)

×      احساس یکسانی در بود و نبود و حضور در مباحث یا عدم فعالیت و مشارکت

×      پیش نیامدن موقعیت ابراز وجود و رشد و خودباوری

 

 


92/4/13
12:22 صبح

نگاهی به موفقیت

بدست Mahdi Hossini در دسته موفقیت، آگاهی

 

موفقیت

اولین گام برای موفق شدن حرکت به سمت جلو است و در این راه ، موفق شدن مهم نیست بلکه چگونه موفق ماندن مهم است . وقتی صحبت از موفق ماندن می شود یعنی فرد باید پس از گذشت سال ها ، همچنان به عملکرد خوب خود افتخار کند و از این بابت پشیمان نشود.

بسیاری از افرادی که در قلّه موفقیتند از شرایط خود لذّت نمی برند و با آنکه به پول ، شهرت ، علم و حتّی موفقیت دست یافته اند ، اما با خود می گویند کاش هیچ کدام از اینها را نداشتم . در حقیقت با آنکه این افراد از منظر دیگران ، افراد موفقی هستند و با انگشت اشاره نشانه گرفته می شوند ، موفق نیستند چرا که مفهوم موفقیت زمانی شکل می گیرد که فرد در کنار آن ، خوشبختی و احساس رضایت را نیز تجربه کند . اگر این احساس رضایت ، درونی باشد حتی اگر فرد ، مورد اشاره دیگران هم نباشد ، فردی موفق خواهد بود .

( سیر طبیعی موفق شدن)

برخلاف تصور افراد که برای رسیدن به موفقیت باید از راه پر پیچ و خمی گذشت یا به یک کالای پر زرق و برقی رسید ، این گونه نیست موفقیت دستیابی به تجمّلات ، شهرت و ثروت نیست ؛ تصورات اشتباهی که یکی از پیامد های منفی آن این است که افراد موفق ساده زیستن را فراموش و زندگی خود را پیچیده می کنند .آنها اسیر خواسته های اطرافیانند و در حالی که خود باید سوار بر بال موفقیت باشند ، به آن سواری می دهند .

 اینجاست که موفقیت مفهوم واقعی خود را از دست می دهد زیرا تعادل از بین رفته و فرد تک بعدی رشد می کند که این رشد نوعی بیماری است و برای رسیدن به موفقیت نباید سرطانی رشد کرد .

 ( موفقیت و آگاهی )

موفقیت سفری طولانی برای رسیدن به اهداف در مقاطع مختلف زندگی است . برای طی این مسیر به اطلاعات ، دانش و آگاهی نیاز است و فرد باید یاد بگیرد چطور مسیر موفقیت را طی کند و در چالش برخورد با بحران ها و موانع ، دست و پای خود را گم نکند و با این تصور که به موفقیت دست یافته به سمت سرازیری نرود .

مدیران بسیاری از شرکت های معتبر و موفق 20 دقیقه از وقت روزانه خود را صرف یادگیری می کنند .تا بیاموزند کدام مسیر به موفقیت می رسد و چگونه می توان آن را طی کرد .این یادگیری می تواند از طریق مطالعه مطالب متعدد در سایت ها یا کتاب هایی که متخصصان در این زمینه نوشته اند ، باشد . البته اگر کتاب های ترجمه شده را انتخاب می کنید ، باید با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد .

( ضمیمه روزنامه همشهری 31 اردیبهشت 92 )

 

 


92/1/10
3:6 عصر

همه روزها

بدست Mahdi Hossini در دسته سال نو، عید

سلام عزیزان خوب دانشجو

 سال نو مبارک

تقویم ها اعتباری اند ، هرگاه متحول شدیم عید بر ما مبارک باد 

به تعبیر زیبای امیر مومنان علی (ع) هر روز که خدا را بنده باشیم و در آن روز برخلاف مسیر حق نگردیم عید است .

هر روز زندگی تان عید باد

سالی پر از برکت و سلامتی و عزت برای شما و خانواده و عزیزانتان آرزو می کنم . هم ، سالی عالی در حوزه تحصیل علم و درس ....

بر سر سفره ی احساس ، اگر جایی بود ، سخن ساده ی تبریک مرا جا بدهید .

سین هشتم سخن ساده ی تبریک من است . جا سر سفره اگر نیست ، به دل ها بدهید ...

دوستدارتان - حسینی


<      1   2   3   4      >