(( خدا یابی فطری ))
آدمی به اقتضای سرشت و ذات خویش به کمال مطلق گرایش داشته و به وجود خدا آگاهی دارد . این معرفت که در عمق جان اوست از راه عقل و استدلال و آزمایش و تجربه و دقت در طبیعت به دست نیامده و چون آدمی به خدا وابسته است با کاوش در درون خود می تواند به او برسد . با گوش دادن به ندای دل حضورش را در تمام وجود ش احساس خواهد کرد مشروط به آنکه زنگار غفلت و فراموشی باطنش را مکدر نکند .
فطرت و غریزه :
غریزه : امیال ،گرایشات و کشش های قدرتمند ،ساده ، مادی و سطح پایین (دانی) است که خداوند از بدو خلقت در وجود انسان و حیوان قرار داده ، آموزشی و اکتسابی نبوده و برای حیات و بقای موجود ضروری است .
فطرت: امیال ، گرایشات و کشش های عمیق ، پیچیده ، معنوی و متعالی است که خداوند از آغاز خلقت فقط در سرشت انسان به ودیعه نهاده ، وجه تمایز انسان و حیوان بوده و موجب رساندن انسان به کمال و سعادت می شود .
ویژگی های امور غریزی |
ویژگی امور فطری |
مشترک بین انسان و حیوان است |
مختص انسان است |
در بدو تولد بالفعل است |
در بدو تولد حالت بالقوه دارد |
سازنده شخص است |
سازنده شخصیت است |
با جسم و ماده و مادیات سر و کار دارد |
با امور معنوی و روحی سر و کار دارد |
در هر صورت منشاء اثر است |
فقط در سایه تربیت و انتخاب آگاهانه شکوفا می شود |
لذت حاصله از آن نقد و موجود است |
لذت حاصل از آن بستگی به رشد آن دارد |
تحقق آن آسان است |
تحقق آن با زحمت و تلاش فراهم می شود |
موقتا یا دائما قابل کنار زدن است |
در نهایت ، قابل تعطیلی و نابودی نیست |
(( برهان فطرت در خدا یابی ))
z در نهاد و فطرت همه انسانها تمایل و کششی درونی ، اصیل ، عمیق، آگاهانه ، اختیاری ، مثبت و متعالی نسبت به معبود ، خالق هستی ، قدرتی برتر و ما وراء و کمالی مطلق و متعالی وجود دارد .
z انسان از این کمال مطلق و مبداء قدرتمند عالم (علاوه بر گرایش و کشش) شناختی فطری هم دارد .
z این گرایش و شناخت در نهاد انسان قرار داده شده و از طریق آموزش و تحصیل به دست نیامده و به اصطلاح اکتسابی نیست ، بلکه فطری است .
z این گرایش در همه انسانها ، در همه مکان ها و در همه زمان ها وجود داشته و دارد و عام و فراگیر است .
z بروز این گرایش در انسانها جبری و الزامی نیست ؛ یعنی می تواند بروز کند یا بروز نکند . اصولا فطری بودن یک گرایش به معنی ظهور الزامی آن نیست .(گرایشات فطری در انسان به صورت بالقوه وجود دارد )
z ظهور و به فعلیت رسیدن این گرایش در انسانها ، زمینه مساعد ، تربیت صحیح و محیط پاک و سالم می طلبد .
z تربیت غلط ، پیروی از هوی و هوس ها ، شهوات و گناهان ، زمینه نامساعد و ناپاک و توجه بیش از حد به ارضای یک غریزه و پرورش های یک بعدی می تواند مانع بروز این گرایش فطری شده یا سبب کم رنگ شدن و تعطیلی موقت آن گردد ؛ اما گرایشات فطری هرگز به طور کامل از بین نرفته و نابود نمی شوند .
z این گرایش فطری گاهی به غلط در مسیر پرستش و تقدیس و کرنش در برابر مظاهر باطل و نادرست مانند بت ها یا پرستش خورشید و ماه و ستارگان یا مظاهر طبیعت و حیوانات و ... قرار گرفته و منحرف می شود. اصولا انواع پرستش ها و حتی بت پرستی خود دلیل وجود این گرایش فطری در انسان ها ست .
z این گرایش فطری (که به علل گوناگون مورد غفلت واقع شده یا موقتا فراموش شده ) در مواقع خطر و قرار گرفتن در وضعیت های بحرانی دوباره بیدار شده و احیا می شود .
z انبیای الهی (سلام الله علیهم اجمعین ) آمده اند تا با استفاده از همین گرایشات فطری و بر پایه آن انسان ها را به سوی خدا هدایت کرده و راه درست خدا یابی و خداشناسی را به انسان ها بیاموزند . پیامبران الهی فطرت خدا گرایی را در انسان ایجاد نمی کنند ، بلکه آن را ( که در اعماق وجود انسان به ودیعه گذاشته شده ) بیدار می کنند