به نام خدا
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار حسيني.
در ابتدا لازم ديدم تا به عنوان يك منتقد به فرمايشات شما نظري داشته باشم . استاد گرامي. درست است كه شما عنوان بحث را دوستانه قلمداد فرموديد ولي هيج در نظر داشته باشيد كه معمولا در وبلاگ ها حوصله و زمان خواندن متون اينچنين بلندي براي خوانندگان نيست ، مگر اينكه علاقه قبلي يا علل ديگري باشد. سعي كنيد متون خود را كوتاه تر و قسمت بندي شده عرضه كنيد ، قطعا تاثير بيشتري خواهد داشت.
در ضمن استاد ، اگر از حوزه ي معرفتي به اين مقوله نگاه كنيم ، ببينيد دين براي دانشجويان چه تعريفي دارد ؟ اصلا اخلاق چيست ؟ كمي در باب مقدمه اين موضوع بايد تامل كرد ، به فرموده خودتان اين كلاس ها نه كسي را ديندار مي كند و نه كسي را بي دين ، اين ما هستيم كه تصميم مي گيريم. ديدگاه آرماني شما در مورد دين و دانشجوي ديندار ستودني است ولي به اين موضوع نگاه كنيد كه جذبه دين كجاست ، ما براي اينكه روح تعاليم دين را مردم بيان كنيم چه كرده ايم ، از صدا و سيماي ما گرفته تا مساجد و ... هميشه خطابه و منبر و حديث و.... ترساندن مردم از اينكه اگر تو دزدي كنيد گناه كردي ، ديگر كلمه گناه كسي را تكان نمي دهد ، ديگر كسي از آتش سوزان جهنمي كه هر روز در گوششان خوانده مي شود نمي ترسد ، نمي گويم بيديني پيشه كنيم و با جماعت جاهل هم نوا باشيم ، ولي اينطور كه جامعه ما پيش ميرود ، شما نبايد به دروس عمومي علي الخصوص اخلاق و معارف به بيش از يك درس نمره آور يا كم اهميت نگاه كنيد ، جامعه اي كه در آن فساد ها از ترس مصالح عده اي لاپوشاني مي شود ، جايي براي تعاليم اخلاق در كلاس نمي ماند ، اينكه حضرت امام فرمودند دانشگاه مبدا همه تحولات است درست است ، ولي ظاهرا اين تحولات جهت ديگري به خود گرفته ، به طوري كه در دانشگاه هايي مانند زنجان معاوني به خود اجازه هتك حرمت به ساحت دانشگاه را مي دهد ولي..... مديران ما روز به روز بر شعاع معده هايشان افزوده مي شود ، نه اشتباه نكنيد ، اينها بيراه نيست ، بيراهه نمي گويم استاد ، اينها حقايق است ، كه متاسفانه بسيار شما متعصبانه انكار مي كنيد ، اينها مستقيما به نگرش دانشجو به درس اخلاق مرتبت است ، زماني كه دانشجو از شما به عنوان مدرس اخلاق مي شنود كه دروغ گناه است ، ولي سران مملكت بسيار سهل تر از نوشيدن جرعه اي آب دروغ هاي كلان مي گويند ، كسي به اخلاق اهميت نخواهد داد ، بله استاد ، سياست ما مثل ديانت ماست .
من مدتي دانشجوي شما بودم ، و شما را نيز بسيار دوست مي دارم ، و يقين دارم كه دلسوزانه تدريس مي كنيد ، ولي از شما مي خواهم از آنچه حق است دفاع كنيد ، هيچ حكومتي جاودانه نيست ، غير از حكومت الله ، پس بهتر است به سود منافع عده اي سخن نگوييم و از آنچه حق است دفاع كنيم.
بايد پذيرفت كساني مثل دكتر سليماني با يقه آخوندي به درد جايگاه فناوري اطلاعات نمي خورند ، گاهي به دلايلي اشخاصي چون كردان از ميدان به در مي شوند و كساني چون سليماني دانشمند در حلقه عشاق همچنان عشوه گري مي كنند.
اين گپ دوستانه اي بود با شما استاد
بايد تا كنون من را شناخته باشيد .برادر زاده شما-علي مجرد